آرشیدا خانومآرشیدا خانوم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

آرشیدا قند عسل مامان

تو ظرفهاتو بشور!!!!

سلام سلام به همه دوستان گلم و دختر نازنين عزيزتر از جانم خوبي ماماني سلامتي، ميدونم خيلي شده كه روز انه هاتو ننوشتم و خوب ميدوني كه مشغله كاريم خيلي زياده و اخيراً زيادتر هم شده كه وقتي تا آخر بخونيش متوجه ميشي چرا ؟! خوب راستش خيلي از شيرين زبونيهات و شيرين كاريهات رو فراموش كردم ولي تا جايي كه يادم بياد مي نويسم. اون چهارشنبه بعد عيد فطر عصرش رفتيم رنگين كمان و يه دل سيرررر بازي كردي روز پنج شنبه هم عصر دلم يه مانتو ميخواست ب هت ميگم بريم مانتو بخريم ؟ ميگي نه برات نميخرم!!! ميگم چرا پس واسه كي ميخري ميگي براي خاله اعظم!!!! خلاصه پياده راه افتاديم و يه چند جايي هم ديديم و ديديم كه اين مانتو هيچكدوم به دل ننشستن و هر بار تو پرو دم...
6 شهريور 1392

دلم گرفته

سلام خدا جون خوبي ؟ من خوب نيستم دلم بدجوري گرفته خيلي خسته ام خيلييييييييييييييييي ميشه بياي پيشم بشيني سرمو بذارم رو شونه ات ،ميدونم سرت شلوغه وقت نداري زياد وقتت رو نميگيرم ،  قول داده بودم كه ديگه جلو دختري بارون نياد آخه خيلي ناراحت ميشه ولي خوب نشد اين بغضه بدجور راه گلومو بسته بود آخرش باروني شد البته آروم و بي صدا بود هان !!فقط من نفهميدم اين فرشته كوچولوت توي اون تاريكي از كجا فهميد كه برگشت و گفت مامان داري گريه ميكني؟ چقدر ديروز منو بوسيد خيلييييييييييي فكر ميكني من در جوابش چيكار كردم اونقدر خسته بودم كه تا يه ذره جابجا ميشد داد ميزدم ولي اون دستهامو مي بوسيد آخه رسمشه مامان به اين بداخلاقي ،نوبره ، ديدي ديروز اصلا مثل هم...
5 شهريور 1392

خدايا شكرت محمدطاها پيدا شد

خدايا شكرت كه صداي بنده هات رو ميشنوي خدايا     شكرت كه دعاهاي بيشمار مردم مهربونمون رو     شنيدي و محمدطاهاي نازنين رو به آغوش پدر و     مادرش برگردوندي     خيليييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي     دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت     داريممممممممممممممممممممم     خداجونننننننننننننننننننننننننننننننننن. ...
27 مرداد 1392

يه چند تا عكس!!

  دختري در حال خوابوندن ني ني مورد علاقه اش   كيك تولد خاله اعظم   عشق هزار روزه من اماده شده واسه عيد مباركي!   كيك دخملي       و ايشون هم نيكا گلي عزيز دل خاله اش   ...
23 مرداد 1392

تعطيلات

سلام سلام خوبيد خوشيد انگار خيلي مشغوليد!!! سلام خوبي دخمل طلاي جيگر مامان تعطيلات خوش گذشت؟ خداااارو شكر!!!! چهارشنبه گذشته هي ما دلمون قيلي ويلي رفت كه فرداش عيد باشد كه نشد و البته بدمان هم نيامد چونكه بدان ترتيب روز شنبه رو هم در تصوير بوديم خونه و حالش را مي برديم شبش رفتيم تلپ شديم منزل خاله اعظم اينها تا پاسي از شب و بعد هم خونه و لالا. پنج شنبه در يك اقدام جوگيرانه رفتيم بيرون براي انجام چند تا كار يكيشون هم دادن ماشين به كارواش بود كه بچه ام بعد چند ماه حمام كنه نه كه حمام نكرده باشه هان چرا دور از جون ماشينم گربه شور شده بود!!!! خلاصه تا ماشين آماده بشه ما هم رفتيم خونه جون جون و حرفيديم و بازي كرديم و رفتيم ماشين...
23 مرداد 1392

سي و سه ماهگي

دختر عزيز و دوست داشتني من سلام امروز سي و سه ماهه شدي سي و سه ماه است كه روزهاي من عطر دلپذير با تو بودن را دارد سي و سه ماه است كه زندگي برايم معنا و مفهوم ديگري يافته است سي و سه ماه است كه هر روزش چيزي آموخته ام و بهره اي برده ام سي و سه ماه است كه مادر هستم ،مادر و چه لذرت بخش است اين حس ،حس قشنگ مادرانه و چه زيباست مادري كردن براي فرشته پاك و معصومي چون تو كه همه عشق و هستي من در زندگيم هستي دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم نازنينم . خداوندا شكرت بخاطر حس زيباي مادري و شكرت بخاطر اين فرشته معصوم و دوست داشتني خدايا براي گلم سلامتي و موفقيت ، عاقبت به خيري ، آ...
22 مرداد 1392

عيد فطر مبارك

      می خواست بهانه ای که پر نور شویم از هرچه بدی و غیر او دور شویم یک ماه پر از فرصت برگشتن داد یک عید فرستاد که مغفور شویم یک ماه صدا کرد که زیبا باشیم در هر سحر و شبی چو مولا باشیم ماه رمضان ماه مهارت ورزی ست باشد که همیشه مثل حالا باشیم یک ماه بهشت بر زمین حاکم شد یک ماه ز عصیان دلمان نادم شد یا رب نکند دوباره مهجور شویم یک مژده بده که وصلمان دائم شد   دوستاي گلم روزه داران عزيزم عيدتون پيشاپيش مبارك الهي كه نمازو روزه همتون مقبول درگاه ايزدمنان قرار بگيره.   روز جمعه و مصادف با عيد سعيد فطر دختر نازگل من هزار روزه خو...
16 مرداد 1392

سريالي به نام پست!!!!!

سلام دختر قند عسلم خوبي خانوم طلا؟ آقا ما سه روزه كه ميخوايم آپ كنيم اما نميشد حالا ميگم واسه چي ، اي پست امروز هم فكر كنم يه سريال دنباله دار بشه تا بتونم بفرستم رو سايت !!!! ولي همانا من مادري هستم كه از هر لحظه به نفع وبلاگم بهره مي جويم!!! اي روزاي آخر ماه رمضونم همچين انگار داره كمي فشار مياره بهمون از يه طرف ناراحتم كه اين ماه عزيز داره ميره از يه طرف هم كه ديگه خو مهمون يكي دو روزه حالا اگه خدا قربونش برم يه ماه مارو مهمون سفره اش كرده نميشه كه كنگر بخوريم لنگر بندازيم والاااا !!اصل مهم اينه كه هر چي رو  اندوختيم برباد نديم انشاالله. آقا مجددا سلام عليكم ما رفتيم ماموريت تو گرماي پنجاه درجه و خاك توپپپپپپي هم نوش جان ف...
16 مرداد 1392

عشق يعني تو

سلامممممممم به همه دوست جونيهاي ناز و گل خودم كه ما رو تنها نذاشتن طاعات و عباداتتون قبول و سلام به شكر پاره خودم دختر گلم خوبي عشقم ، اين چند روزه به خاطر جابجايي اينترنت از شركت خصوصي به مخابرات اينترنت ما هم قطع شد و دست ما عملا موند تو حنا جلز و  ولز هم كه فايده نداشت بنده كه كلا فقط اينجا ميتونم به دوست جونيا سر بزنم و واست بنويسم خلاصه ديروز تماس گرفتم و گفتم چه نشسته ايد كه اينترنت ما در وعده داده شده وصليده نشده و ما كلييييييييييييييييييييييي نامه خوانده نشده داريم و آقا ما اداره ايم و....... و به يمن اين ننه من غريبم بازي ظهر آمدند و دم رفتن اينترنت وصل شد و ما تا جايي كه راه داشت مانديم و فيض برديم .   عرض ك...
6 مرداد 1392