سلام خوزستان
سلام خوزستان ، سلام سرزمین من ، سلام به تو که این روزها حتی قدرت نفس کشیدن را هم از دست داده ای ، سلام به تو که چهرات به رنگ زرد ، به رنگ خاک به رنگ سرخ درآمده ، سلام به تو که صدای شاد کودکانت ،حتی صدای جیک جیک گنجشکانت در کوچه های شهرهایت به گوش نمیرسد ، سلام به تو که فرزندانت به زحمت نفس میکشند ،سلام به تو که از شنیدن صدای سرفه های خشک فرزندانت در عذابی ، سلام به تو که تالابهایت را خشکاندند تا از درون رگهایت خون سیاه را بیرون بکشند و به لبهای خشکیده ات نگاهی نبود، سلام به تو که فشار چکمه های بی تفاوتی را برگلویت حس کردی و دم نیاوردی ، سلام به تو خوزستان ، سلام به تو شهر من ، مردمان محروم و مظلوم من ، سلام به تو که ثروت از دستان تو جاری است و خود در فقر خویش مانده ای ،سلام به تو که این روزها دیگر طاقتت طاق شده ، سلام به تو که تاب نداری دیگر نمیخواهی متانت به خرج دهی و هیچ نگویی ، سلام به تو که آبهای دز و کارونت را بردند و قلبت را به آتش کشیدن ، و تو دیدی که کودکت در روستای پایین دست آب خوردنش راهم از دست داد، و اشکی برایت نماند که اقلاً قلبت را آرام کند، سلام به تو که دیدی چگونه زمینهای مرغوبت خشکیدن ، آبی نبود، این روزها دیگر به خشم آمده ای و حال که فریاد اعتراضت برخواسته به تو اتهام میزنند میگویند دروغ میگویی ، میگویند بزرگ نمایی کرده ای اوضاع آنچنان هم خراب نیست و علاوه بر همه بلایا که بر سرت آورده اند اکنون قلبت را هم شکسته اند و تو ، و تو که آرامش مردمان سرزمینشان را مدیون جانفشانی مردان باغیرتت هستند ،دیگر چشمت به آسمان است و نمیدانم آیا میدانند که شکستن دل تو که همه وجودت را بخشیده ای تاوان سنگینی دارد.