جینگیلی وینگیلی مامان
طلا خانوم هر روز شیطون تر از دیروز ، دینگ دینگ !!
خانوم کوچولو این همه مامان نوردی میشه بگی واسه چیه از من میری بالا که مثلا ساعتو بگیری عسلی مگه مامانی نردبونه که ازش بالا میری ، دیروز خودتو به میز جلو مبلی رسوندی و رومیزیشو کشیدی مامان جون جون بهت گفت آرشیدا نکن اگه اینکارو کردی بغلت نمیکنم هان ، خوشم اومد که موندی نگاهش کردی و لبخندی تحویلش دادی و به کار خودت مشغول شدی و بعدشم گذاشتی دهنت ببینی خوشمزه اس !
یا زوم کردی روی اتو و اگه بغلت نکرده بودم دسته گلی به آب میدادی و بین تو و مامان جون جون سر ملافه کشمکشی بود بیا به دیدن مامان میخواست ملافه رو تا کن تو از تهش میکشیدیش و نمیذاشتی من کیف میکردم و به ماماتن میگفتم بذار بچه ام استعدادش شکوفا بشه!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی