آرشیدا خانومآرشیدا خانوم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

آرشیدا قند عسل مامان

فرمانرواي قلبم

1392/2/25 11:19
نویسنده : مامانی
517 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان گلم امروز يه پست عكسي داريم فعلا اينها رو داشته باشيد تا بعد مشروح اخبار رو خدمتتون بگم.

دختر مو قشنگ منماچماچ

 

از تو تارا با هم عكس گرفته بودم ولي كيفيتي نداشتند متاسفانه.

 

 

 

نور تو چشمهاي قشنگت بود نميتونستي درست به دوربين نگاه كني.

 

صرفاً جهت ترشح بزاق!!! هههههههه !! مامان يه فسقلي فكر كردي فقط خودت بلديچشمکنیشخند

 

و يك عكس نه چندان با كيفيت از شيطينت جنابعالي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

مامان آیلا
25 اردیبهشت 92 11:51
به به خانم خوشگله آرایشگاه تشریف بردین موها رو هم صفا دادین . حالا بعد آرایشگاه ماتیک زدی یا قبلش


خاله جون قلبش!!!!!!!!!
نرگس مامان طاها و تارا
25 اردیبهشت 92 14:20
مي گم برديش سر كار؟يا مهموني؟اين همه ميوه...جشن و سرور...واي چه خبره؟


عزيزم همه عكسها بهم ارتباطي ندارند، چندتاش مربوط به آرايشگاه هست ، پايين عكسها هم كه توضيح دادم،اونم كه همچين آب دهنتون راه بيفته و.. بعد اونوقت جشن و سرور؟!!!!!!!!!!!!!
مامان تارا
25 اردیبهشت 92 16:09
اینا تقدیم به فرمانروای قلب مامانی که لبهاشو جیگر کرده

کوتاهی موهات مبارکت باشه ..ولی تارا کو اونم که باهتون تو آرایشگاه باید باشه

بالاخره این موکت بدبخت رو زیارت کردم عرض ارادت من رو به خدمتشون برسونید




ممنون عزيزم كلي اصرارشون كردم كه صاف وايسن ولي بسكه وول خوردن عكسشون خوب درنيومد بوسسسسسسس براي تو خاله جون

مامان مهرو
25 اردیبهشت 92 23:03
خاله چه لبات خوشگل شده شیطون


مرسي خاله جون
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
25 اردیبهشت 92 23:56
خدایییش خیلی دلم توت خواست ...

از دست شما

تازه الان می فهمم، چطور با دل مامان ها بازی کرده بودم و خودمم خبر نداشتم !

دیدم دعوتم کرده بودین بیام وبلاگ ... نگو واسم برنامه داشتین .

عجب!!!

این دخملی ِ نازتون هم خیلی نازتر شده ... ماششششششالا

آخی .. چه معصومانه هم نیگا می کنه

فرشته ست دیگه ... فرششششته.

دستت درد نکنه مامانی ،خوشمان آمد از عکسهاتان


واقعاً دلتان توت خواست آخيششششششششششش دلمان خنك شد!!هههههه!!! اصلا همه هدف و حسن نيتمان همين بود!!!!!!!!!گفتم ممكنه خداي نكرده دير بياييد اين آشي كه پختيم سرد شود خودمان پيشقدم شديم!!!!خواهش ميكنم عزيزم بوسسسسسسسس براي تو.

سارا مامان آرتین
26 اردیبهشت 92 0:17
ای جونم به این قند عسلللللللللللللل
ما با همین عکس ها کلی کیف کردیم مشروحش هم نگفتی نگفتی


فدات گلم
مامان یاسین
26 اردیبهشت 92 10:34
سلام عزیز دل خاله چقدر خوشگل و ناز شدی بووووووووووووووس


سلام خاله جون مرسي
مامی امیرین
26 اردیبهشت 92 11:43
خانم خانمها با مامان که آرایشگاه میره..رژ لبم که میزنه..حالا کی عروس میشه؟


ايشااللللللللللللللللهههههههه!!!
مامان اسرا واسما
26 اردیبهشت 92 18:17
واییییییییی رژ لب چه بهش میاد فسقلی


ممنون خاله جون ولي ديگه همه رو داغون كرده بلا استفاده!!!
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
28 اردیبهشت 92 9:23


من فکر کردم توت خورده، لبش قرمز شده ...

چقـــــــدر مثبت اندیشم من




واقعاً مثبت انديشي!!!!!!!!!!اصلا فكر نميكردم اينجوري فكر كني!!!!!
مامان تارا و باربد
28 اردیبهشت 92 10:41
وای وای خانوم خانوما رو ببین چه عکسای نازی جیگرشو خوردنی گوگولی بوسسسسسسسسسسسسسسسسسس


مرسي خاله جون بوسسسسسسسسسسس
باران زندگی
28 اردیبهشت 92 12:05
تموم عکسای آرشیدا جونم به کنار
عالی، خوشگل، مثل همیشه با مزه
ولی اون یه دونه عکس رو بردارید لطفاً

گرفتید دیگه


اصلا ما بخاطر آزار رساني اينو گذاشتيم حالا كه دارم به نتيجه ميرسم برش دارم عمراااااااااا!!!!!
مامان خورشيد
28 اردیبهشت 92 15:36
واقعا فكر مي كنيد با وجود آرشيداي عزيزم احتياجي به عكس ميوه ها بود؟
موهاش كه نگو چشم هاش غوغاييه.


ممنون عزيزم از لطف و محبتت.
خواهر فرناز
28 اردیبهشت 92 19:00
عزیزمییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی


شما هم عزيزمييييييييييييييييي خاله جون.
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
29 اردیبهشت 92 12:06




خــــصـــوصی




مرسي عزيزم!

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
29 اردیبهشت 92 12:18


اون لینک ِ چیه زدین تو جواب کامنت قبلی؟!!!


اشتباه شد ببخشيد
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
29 اردیبهشت 92 12:28
ای جوووووووونم ... مرسی که اصلاح نمودین ...
در ضمن،
من تقصیری ندارم که ...
شما بعد از عکس توت، عکس اون لب قرمزی رو گذاشتی، ذهنم اونوری رفت خـــــو


فدات گلمعيبي نداره پيشششششششششششش مياد ديگه!!![چشمك][نيشخند]

دختر عمه آراد و آیسا
29 اردیبهشت 92 16:36
ممنون که به وبم سر زدی
با کمال افتخار به جمع دوستان دوقلو ها اضافه شدید



خواهش ميكنم، مرسي عزيزم
مامان سونیا
30 اردیبهشت 92 12:27
ای جانم قربون اون لبهای کوچولت بشم شما رژ نزدشم توی قلب ما جاداری جیگر طلای خوردنی نیازی به اریش نبود خوشگ خانم


ممنون خاله عزيزمممممممممممم
حنانه
11 خرداد 92 15:03
ممنون که به وبم سر زدید
با کمال افتخار لینک شدید


خواهش ميكنم عزيزم لطف كردي