روزهایی پر از تولد
سلام سلام سلام به همه نی نی وبلاگیهای عزیز آخ که چقدر دلم برای همتون تنگ شده بود امیدوارم خودتون و جوجوهاتون خوب و خوش باشید اول خدمت دایی و پسرخاله آرشیدا که بدون اجازه پست میذارن بگم که مگه دستم بهتون نرسه ، دوم تولد دایی آرشیدا گلی رو تبریک میگم بعدش هم تولد دو قلوهای افسانه ای تارا و باربد عسلی رو تبریک میگم آخه امروز تولدشونه و من و قند عسل هم دعوتیم تولد شکر پنیر روز سه شنبه هست و همه دوستهای گلم هم دعوتن ، دلم میخواد احوال همه رو تو این پست بپرسم ولی خوب نمیشه به همتون سر نمیزنم بزودی منشکل اینترنت حل میشه و دوباره هر روز میام بهتون سر میزنم انشاالله .
راستی سلام گلکم خوبی مامان این روزها خیلی خیلی شیطون شدی حاضری از خواب و خوراکت بزنی ولی بازی کنی خدا رو شکر سرما خوردگیت هم بهتر شده و هر چند تک و توک سرفه میکنی ولی در کل خوبی الان صبحها چشماتو که باز میکنی شروع میکنی به حرف زدن و احتمالاً شرح ماوقع خوابهای دیشبت رو تعریف میکنی و وسطش هم میخندی و این حرکتت بحدی شیرینه که آدم کنترلش رو ممنکه از دست بده و بخواد گازت بگیره مثل عمو حجت که وقتی تو رو میبینه دلش میخواد حسابی گازت بگیره و محکم بغلت کنه و البته بزندت تا کمی دلش خنک بشه !!! وای چه عموی خشنی! الان خواب تشریف دارسی البته با عرض پوزش باهات کمی دعوا کردم و بزور خوابوندمت آخه از صبح زود بیداری هی چشماتو میمالی خمیازه میکشی اما نمی خوابی شب هم که میخوایم بریم تولد باید سرحال باشی یا نه!! وای وای وای چه مامان بداخلاقی! خوب دخترم میخوام برم به دوستهای گلم سر بزنم پس فعلاا خداحافظ بوسسسسسسسسسسسسسسس