روزهای دم عید
سلااااااااممممممممممم سلام حال و بال خوبه؟ جیگمل مامانی چطوره؟ عرض کنم خدمتت که دیگه چیزی تا سال نو نمونده و همه در تکاپو و تلاش هستند که خریدهاشون و خونه تکونیهاشون رو تکمیل کنن و همچین شسته رفته برن استقبال سال جدید امیدوارم امسال سالی پر از شادی، نیک بختی، پیروزی ،برای همه عزیزان و دوستای گلم باشه و همش خبرای خوب تو وباشون بخونم همین جا هم پیشاپیش نوروز باستانی رو به همشون تبریک میگم . واسه گلکم بگم که روز پنج شنبه الباقی پردهها رو شستم و نصبشون کردم ای ول چنان سفید شده بودن کیف میکردی نگاهشون کنی خودم که هی نگاهشون میکردم سیر نمیشدم والان پرده پذیرایی رو هم نصب کردم و تا جوجو خواب بود نظافتش رو تکمیل کردم خوشم اومد که تا تموم شد و گفتم بشینم بیدار شدی شب هم که شیطنت گل کرده بود عمراً که بخوابی بابایی عصری رفت بیرون و ما رو با خودش نبرد ما هم رفتیم به نی نی همسایه سر زدیم کلی از دیدنش ذوق زده شدی و همش میخواستی بغلش کنی و با انگشت چشمش رو نشون میدادی یه دفعه هم که انگشتت رفت تو چشمش و طفلک گریه اش دراومد حس بزرگتری میکنی مامان یعنی دیگه خودت نی نی نیستی؟!! بعدش هم رفتیم یه خرید کوچولو انجام دادیم ولی زود برگشتیم با بابایی هم قهر کردیم البته تو حسابی از خجالتش دراومدی و اونقدر وادارش کردی باهات بازی کنه با لباس و اجازه عوض کردن لباسهاشو رو هم بهش ندادی و دل من همچی یه نموره خنک شد و این چنین بود که تا ساعت 12 بیدار بودی و با کلی ترفند لالا فرمودی .
دیروز جمعه روز پرکاری بود من زودتر بیدار شدم تا خوابی برم اتاق خواب خودمون رو تمیز کنم و پردهشو بذارم داشتم با پرده اش ور میرفتم که جهت همکاری بیدار شدی و کار من معلق موند بابایی هم تماس گرفت و منم چغلیت رو پیشش کردم بعدش هم کارهاتو انجام دادم که بریم خونه جون جون آخه مامان جون جون قراره کلوچه درست کنه و ما باید بریم به عنوان گروه امداد کمک اونجا که رسیدیم اولش کلی گریه کردی بریم تو حیاط بازی بعد که اومدیم داخل همش پاهامو بغل میکردی که منو بغل کن کلاً میدونستی من کار دارم نمیذاشتی تکون بخورم تا خدا رو شکر پویایی اومد و کمی با هم مشغول شدین و البته سروصدا به اوج رسید و با وجود اینکه سه چهار نفر نبودیم اما واسه خودمون اجتماعی شدیم و صدا به صدا نمیرسید خلاصه تا ساعت 1:30 هرجوری بود کمک کردم و بعد دیدم خوابت میاد و میدونستم مادامی که اونجام نمیخوابی بردمت خونه هر چند تو راه تا من تو رو از بلندی بگذرونم یهو پریدی وسط خیابون و نزدیک بود جیغ من در بیاد خدا رحم کرد که خلوت بود بعدش دیگه دستت رو محکم گرفتم و بغلت کردم خونه خوابیدی و من ذوق زده پردیدم تو اتاق و نظافتش رو فینیش کردم و کلی کیفور شدم و شما هم بیدار شدی اونروز ناهار و عصرونه ات یکی شد بعد دوباره رفتیبم خونه جون جون ببینیم اوضاع چطوره مامان جون جون بقیه خمیر رو درست کرده بود دستش درد نکنه کمی تو کارها کمکش کردم و بعد رفتیم واسه خرید از بس عجله کردم که سریع بریم و برگردیم یادم رفت کمربند ببندم و در نتیجه سرچهارراه که اتفاقاً پربود پلیس یهو یه پلیس زد تو شیشه ماشین و گفت بزن کنار قلبم اومد تو دهنم هی فکر میکردم خدا چی شده وقتی پرسیدم گفت چیزی نیست خانم کمربند نبسته بودین بابا قبض روح شدم گفتم چی شده اینجوری زد تو شیشه احتمالا بخاطر این قبض روح شدن بود که جریمه رو ده تومن نوشت و به قول خودش نمره منفی بهم نداد اولین بار در تمام چند سالی که دارم رانندگی میکنم جریمه شدم و همچین کمی واسم سخت بود اتفاقا آرشیدا خانوم هر وقت تو ماشین میشینم هی به کمربند اشاره میکنه یعنی کمربندتو ببند اما دیروز هیچی نگفت انگار دخملی هم یادش رفته بود پلیس همراه داشتن هم چیز خوبیه هان قربونشششششششششششش برم من، یه تاپ دامن واست خریدم خیلی خوشگلن و یکی دو چیز دیگه برگشتیم خونه بابایی هم اومد از سرکار دیشب عروسی دعوت بودیم ، توی مراسم با شنیدن آهنگهای شاد دست میزدی منم برات دست میزدم و تو میرقصیدی و خودت رو تکون میدادی همین کارت جلب توجه کرد و باعث شد چند نفر دورت رو بگیرن و واست دست بزنم بعضیهاشون هم به من میگفتن چقدر باهاش تمرین کردی که اینجوری میرقصه؟ منم گفتم تحت آموزشه!!!!!!!!!!!! یه دوست کوچمولو هم مثل خودت پیدا کردی اما اون هلت داد و تو گریه کردی البته یه سالی ازت بزرگ تر بود و تو بهش میگفتی نی نی موقع شام هم با بطری نوشابه بازی میکردی یکی دو دفعه هم یواش خورد تو صورتت یه نموره گریه کردی اما ول کن نبودی تا اینکه محکم خورد تو صورتت بمیرم بشدت گریه کردی کمی غذا خوردی با وجود اینکه خیلی خوابت میومد وقتی برگشتیم خونه هی بازی کردی و رو دل روده من بیچاره راه رفتی و هی بابایی گفت چیکارش داری بذار بازیش رو بکنه تاااااااا اینکه ساعت دوازده و نیم خوابت برد و بیچاره از فردای من که معلوم نیست کی برسم اداره.
خدا جونم امسال رو سال پربرکتی برای همه و ما قرار بده و پر از شادی و بهتر از پارسال و این سالی که گذشت که پر از فراز و نشیب و خوبی و بدی بود و برامون عبرت قرار بده هوای همه جوجه ها رو داشته باش هوای جوجه منو هم داشته باش ویژژژژژژژژه !!!. خداجونم مرسی که امسال رو هم به ما فرصت در کنار هم بودن رو دادی به همه عمر طولانی و با عزت عنایت کن ممنون خدا جون.