آرشیدا خانومآرشیدا خانوم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

آرشیدا قند عسل مامان

منو ببخش

1390/3/31 12:39
نویسنده : مامانی
377 بازدید
اشتراک گذاری

xsgs261دختر کوچولو و قشنگ من سلام امروز با یه دنیا شرمندگی اومدم برات خاطراتتو بنویسم smilies1چون روز یکشنبه از سرکار که برگشتم به دلیلی خیلی خسته و عصبی بودمKitty_xs019 البته تو خواب بودی و من میتونستم تمدد اعصابی داشته باشم ولی کمی بعد تو بیدار شدی و بغلت کردم و تو دیگه بیدار شدی و نخوابیدی همش بیدار بودی و من خسته و بعد از تلاش بسیار که خوابوندمت پنج دقیقه بعد بیدار شدی و گریه کردی و من دیگه عصبانی شدم و سرت داد زدمsmilies1 تو متوجه عصبانیت من شدی و بیشتر گریه کردی کمی بعد از کارم پشیمون شدم smilies1و توی دلم با خودم کلی دعوا کردم دیگه باهات بازی کردم و چون زمان چکابت بود بردمت دکتر smilies4، خدا روشکر همه چی خوب بود و من  خیلی خوشحال شدم توی مطب دکتر آنقدر سروصدا کردی و  هر نی نی که اونجا بود به طرفش شیرجه رفتی و دست کردی یا تو چشمش یا موهاشو گرفتی که یه نی نی دیگه که پسر بود و همسن خودت و آروم توی بغل مامانش نشسته بود هم شروع کرد به ورجه وورجه و تو کاری کردی که اونم فعال شد فکر کنم بخاطر همین هم منشی مارو سریع فرستاد داخل احتمالا پیش خودش گفته تا نی نی ها شورشی به پا نکردن ما رو از این محدوده دور کنه! ای دختر بلا و شیطون هر جا بری یه شوری به پا میکنی فداتتتتتت بشم قربونت برم امیدوارم همیشه همینجور پر شور و نشاط باشی گل بانو.islamic

بعد از اون رفتم برات لباس خریدم و کلی دلم خنک شد و کیف کردم البته دیگه تو کم کم داشتی خسته میشدی هرچند که با تجهیزات تو رو برده بودم ولی خوب همش توی بغلم بودی و سریع از من بالا میرفتی هی میاوردمت پایین و تو هی میرفتی بالا!!

توی داروخانه که بهت شیر دادم دستت توی دهن من بود و مشتریهایی که اونجا بودن از این حرکت تو خنده شون میگرفت . smilies2

دیروز هم که از سرکار برگشتم دیدم که طبق معمول خانوم خانوما بیدار تشریف دارند تا منو دیدی فرصت ندادی دستهامو بشورم و شروع کردی به گریه کردن سریع بغلت کردم و تو همینجور نگاهم میکردی وهی صورتتو به صورتم می چسبوندی و با لبهات صورتمو میگرفتی منم همین کارو کردم و خلاصه کلی واسه همدیگه دل و قلوه رد و بدل کردیم جیگرمامان نفسسمdoll ، عصر باز موضوعی ناراحتم کرد و این دفعه برای اینکه آروم بشم بردمت بیرون و دوباره کلی لباسهای خوشگل برات خریدم و اعصابم اومد سرجاش و ذوق کردم !! مامان جنبه نداره حقوقش توی حسابش باقی بمونه سریع شوهرش میده و میره.xsgs_24023

عروسکم آرزو میکنم خدا همیشه برات بهترینها رو بخواد و تو رو همیشه صحیح و سالم برای من حفظ کنه و تحمل منو ببره بالا تا مبادا کوچکترین ناراحتیه من خاطر نازنینتو آزرده کنه عزیز دلم ، شکر پنیرsmilies4

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)