25 ماهگيت مبارك
سلام خااااااااانوووووووووووممممممممممم امروز دقيقا 25 ماهه شدي عزيز دل مادر
25 ماهگيت مبارككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككك
فداي تو خانومم عشقم عزيز تر از جانم برزگتر شدنت مبارك فداي تو.
چه زود زمان ميگذره ، چقدر عالي تلاش ميكني كه جمله هاي كوتاهت جاشون رو به جمله هاي بلند بدن به هر صورتي كه هست منظورت رو ميرسوني ، وقتي ميام دنبالت برام تعريف ميكني كه چيكار كردي اگه جايي بيفتي مياي صدام ميكني و ميگي مامان افتادم بعد كه ميگم كجا ميگي مامان بيني بيني ! بعد منو دقيقا ميبري سر محلي كه افتادي و دستت رو ميزني رو زمين كه يعني اينجا افتادم بعد هم من بايد ببوسمت كه خيالت راحت بشه ، نوه هاي محبوبم رو مياري پيشم كه ببوسمشون! ديشب يكي از نوه هامو آوردي ميگي مامان عوض يعني عوضش كن ميگم مامان خودت عوضش كن اولش فرضي ميبريش تا بشوريش بعد دوباره مياي ميگي مامان لباس در بشويمش منم لباسش رو در ميارم بغلت ميكنم و تو عروسكت اه ببخشيد نوه مو ميشوييش بعد هم پوشكش ميكني! مامان فداي تو ، وقتي ميخواي چيزي رو بياري مثلا ميگي مامان بادكانه ( بادكنك ) بيارشم ، به اسب ميگي افس ، كوچولو رو هزار مدل تلفظ ميكني يكيشون كوچكوئه ، عبق=عقب، وقتي پي پي ميكني و ميخوام بشويمت بغلت كه ميكنم اولين كاري كه ميكني ميگي در ببندم ، يه طرف صورتمو ميبوسي بعد ميگي مامان اونور ( يعني اونطرف صورتت رو بده ببوسم ) اي مامان فدات عشقم ، عشق بپر بپر روي تخت هستي فكر كنم بزودي تشك نو رو بدليل در رفتگي فنرهاش بايد عوض كنم! كتابت رو خط خطي كردي با افتخار مياي ميگي اينا رو خودم كشيدم بهت ميگم كار بدي كردي كمي ميموني ميگي نههههه پويا كشيده!!!!!!!!!!! ميگم پويا كجا بود بعد دوباره ميگي آرشيدا كشيده قربون صداقتت ، موقع ناهار ظرف سالاد زير دستته با دست مشت مشت ميچپوني تو دهنت بعضي وقتها هم فقط خيارهاش رو ميخوري عشق خياري! بعد اگه من از سالاد بخورم ميگي مامان نخوررررر خخخخخخخخودم ميخورم ( به همين غلظت ) بعد چند دقيقه ميگي مامان بردار! اجازه صادر ميشه! ماست از تو كاسه ميريزي رو خوراكت ( از وقتي فهميدم غذا يه كلمه عربيه و چه معني ميده بدم مياد تلفظش كنم يا بنويسمش! ) بعد هم تو ظرف من آخر سر هم نخورده ولش ميكني، بهم ميگي برو حياط مظلوم ميشم ميگم برم حياط نگاهم ميكني ميگي نههههه مامان جون جون بره حياط ، مياي تو بغلم نگاهم ميكني ميگي مامان عزيزم ، فدات بشمممممممممممممممممممممم گلكم ، هروقت صدام ميكني بهت ميگم جانم ، حالا هر وقت صدات ميكنم ميگي جانم! البته بعضي وقتها هم ميگي چيه! به آره داش مشتي ميگي آئه ، اي كاش ميذاشتي صدات رو ضبط كنم خيلي قشنگ تلفظ ميكني نميتونم اينجا اونجوري كه شايسته است بگم اصلا نميشم عشق ميكنم وقتي تلاش ميكني يه جمله بلند بگي بهد به خوابيدن پويا تو خونه منجر ميشه ، ديشب رفتيم بيرون برگشتن تو پاركينگ ميگي مامان من برم سركار ميگم ميخواي بري سركار ميگي آئه كجا ميري ميگي خاخه مدرسه برم سركار، يعني برم با خاله مدرسه سركار ، ميگم اداره نمياي با مامان اول ميگي آئه بعد ميگي نه مدرسه برم ميگم مامان الان شب همه خونه هستند ميگي بينم شبه تا در مجتمع رو باز نكردم و نديدي راحت نشدي ميگي تاريكههههه ، از راه پله كه ميريم بالا سوار آسانسور نميشي از پنجره هاي پاگرد بيرون رو نگاه ميكني ميگي شبهههه
شيرين زيبونيهات زيادن بسيار هر چقدر بتونم برات مينويسم
عزيز نازنينم همواره خدا پشت و پناهت و يار و ياورت وجود نازنينت رو به همون آفريدگار مهربونت ميسپارم .
دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارممممممممممممممممممممممممممممممممممم به حدي كه قابل وصف نيست و حدي ندارد و ميبوسمت به تعداد ستاره هاي آسمان......