سی و هفت ماهگی
سلام شیرینم سلام خانوم طلا چه زود یه ماه دیگه هم اومد و تو خانوم تر شدی عزیزم روزها چه عجله ای واسه رشد و تعالی تو دارند پس تکلیف قلب من چی میشه چطوری این روزهارو تو قلبم حک کنم تا واسه همیشه باقی بمونند چه سخته جلوی خودخواهی مادرانمو بگیرم و بگم تو هرجا باشی من خوشبختی تورو میخوام چه سخته که نگم نهههههههههههههههه میخوام همیشه کنارم باشی و از جفتم تکون نخوری نمیشه این برخلاف منطق منه و حتی حس مادرانه منه چون عقلم میخواد که تو هر جایی که هستی شاد و سرزنده باشی و موفق و قلبم اشکهاش میریزه ولی همصدا میشه چون اونم حتی میدونه که این یه نفعته پس عشششششششششششششششششقققققققققققققققققققققققققققققققققممممممممممممم
قریاد میزنم با قلبم با عقلم و با همه وجودم که دوستت دارمممممممممممممممم و فقط اینکه از خدا میخوام که همیشه و همیشه شرایطی رو پیش روت بذاره که بهنرین باشه و به نفعت باشه و نهابت آرزوی منه که سعادت ، خوشبختی و موفقیت تو رو ببینم حتی اگه لازم باشه ازم فرسنگها دورتر باشی قلبم همیشه برای تو میتپه
عزیزترینم 37 ماهگیت
مبارککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک
عزیزم ببخش که دبر شد چون همون روز جمعه اینترنت قطع بود و شنبه هم که نی نی وبلاگ باز نمیشد