پاکترین فرشته

سلام فرشته قشنگم خوبی؟ وااااااای آرشیدا اگه بدونی امروز کی رسیدم اداره دیروز بود که باهات درد و دل کردم با اجازه ات امروز دیر تر از هر روز رسیدم آخه دیشب خیلی بیدار میشدی نمیدونم چرا این چند روزه شبها درست و حسابی نمیخوابی دیشب هم همینطور شد و نتیجه این شد که خواب موندم اگه جون جون بیدارم نمیکرد حتماً دیرتر از دیر میرسیدم .

دیروز که از اداره برگشتم دیدم پویا خونه است بالاخره از مسافرت اومده بودن با اینکه یه هفته بیشتر نرفته بودن ولی نمیدونم چرا این همه به من سخت گذشت به پویا حسابی عادت کردیم پویا کولاک کرده واست کلی سوغات آورده ، یه تاپ مجلسی خوشگل ، یه اسباب بازی خفن و لثه گیر ت رو هم آورده بود ، صبح هم زود اومده بود و باهات بازی کرده بود این شکر پنیر خاله، تو هم چون پویا خونه بود اصلاً رضایت به خواب نمیدی و فقط یخوای هی بری اینور و اونور و بازی کنی به زور ساعت 5 خوابوندمت تو هم واسه اینکه دلم نشکنه یه ساعتی خوابیدی!

دیروز صبح به خط مستقیم سیر کردی و سرت خورده بود به لبه دیوار بمیرم برات کمی هم کبود شده بود و البته کلی گریه کرده بودی

با پویا قرار گذاشتیم عصر بریم بیرون ، قراره براش ظرفی رو که دوست داره بخرم، عصر بعد از خوردن سوپی لباست رو عوض کردم و با پویا رفتیم بیرون خرید کردیم و رفتیم آتلیه تا دو تا از عکساتو که پویا دوست داشت براش کوچیک چاپ کنیم تا برگردیم شد ساعت 9 شب ، تو دیگه حال نداشتی هم خیلی گرمت بود ، هم گرسنه ات بود و هم خیلی خوابت میومد تند تند کارهاتو کردم و تو هم از خستگی خوابت برد شبت بخیر دخترک طلایی.پویا هم یه ساعت بعد رفت خونه.

فرشته پاک و قشنگم دعا کن برای همه اونایی که مشکل دارن، واسه همه مریضها ، برای عمو حجت دعا کن خدا شفاش بده و به جوونیش رحم کنه،آخه بخاطر یه حادثه زمینگیر شده ، دعا کن براش راه حلی پیدا بشه و بعد هم واسه خودمون با اون قلب پاکت دعا کن و دستهای کوچولوت رو بالا ببر و از خدا همه چیزهای خوب رو بخواه نفسسسسم.