آرشیدا خانومآرشیدا خانوم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

آرشیدا قند عسل مامان

فندق کوچولو

1390/6/14 12:40
نویسنده : مامانی
268 بازدید
اشتراک گذاری

Orkut Scraps - Welcome

 

سلام عزیز دلم خوبی شیرینم؟ دیروزOrkut Myspace Sunday Scraps, Glitters, Graphics and Comments از اداره که برگشتم لا لا بودی به محض اینکه پام رسید تو خونه بیدار شدی و گریه نمایشی میکردی بغلت کردم و بوسیدمت مقادیری غر میزدی کاشف به عمل اومد که ناهر نخوردی سوپی گرم کردم و بهت دادم و تو هی در کشو باز کردی ، آویزون شدی به اجاق گاز رفتی زیر میز خلاصه هرجا فکرشو بکنی رفتی و توی این گشت و گذارها سوپ هم میخوردی و هی دست میزدیclapping.gifبعدش هم بازی یه لحظه چرتم گرفت یهو از خواب پریدم نمیدونم چند لحظه بود دیدم تشریف بردی سر سطل زباله و دستمال گذاشتی تو دهنت نمیدونم چطور از تو دهنت درآوردم و دهنت رو شستم و دعوات کردم خلاصه بعد کلی کلنجار رفتن خوابیدی منم بیهوش شدم و شما بعد نیم ساعت بیدارم کردی نیم ساعت تو بغلم شیر خوردی و خوابیدی و من دیگه خواب از سرم پرید بجاش نماز خوندم و کارهامو کردم تا بیدار شدی بهت فرنی دادم و لباس تنت کردم و رفتیم بیرون کارهامونو انجام دادیم و رفتیم خونه اونجا قدری کار داشتم و بعد رفتیم خونه مامان جون جون و تو دیگه خوابت میومد اما اونجا شروع کردی به شیطنت آخر سر دیگه جیغ میزدی و غرغر میکردی و شدید به عینک جون جون گیر دادی خواستم بخوابونمت نذاشتی اومدم به جون جون و مامان جون جون گفتم باید برید بخوابید همه چراغها خاموش شد و تو رضایت دادی علیرغم میل باطنی بخوابی شبت بخیر عسلی.

راستی این روزها به حالت نشسته و ایستاده و چهار دست و پا تکون تکون میخوری و میگی دد دد دد دد قربون اداهات برم من عروسک طلایی قربون شکلت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان اسراواسما
14 شهریور 90 15:44