اولین مروارید

هورررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

هوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووررررررررررررررررررررررررررررراااااااااااااااااااا

یهووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

مباررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررککککککککککککککککککککککک مباررررررررررررررررررررررررررررکککککککک

بالاخره اولین مروارید عشق من خودنمایی کرد و من اینقددددددددددددد ذوق کردم یه وقت مادرای دیگه نگن واه چه مامان ندید بدیدی انگار حالا چی شده اما خوب شما هم اگه نی نیتون ده ماهگی اولین دندونشو در میاورد ذوق میکردین دیگه مگه نه ، واییییییییییییییییییی داییییییییییییی هم ذوق کرد اما بهش گفتم به جون جون اینا نگه تا برگردن و خودم بهشون بگم مبارکت باشه عسلم امیدوارم همه دندوناتو به سلامتی در بیاری.دیگه داشتم کم کم نگران میشدم فسقل خان ، قربون اون شیطنتها و دندونای خوشگلت برم.

دیروز از اداره که برگشتم تازه از خواب بیدار شده بودی و داشتی غر میزدی بغلت کردم و ناهار خوردیم همین جور که از غذای خودم برات نرم میکردم بهت میدادم یه دفعه دستم روی لثه ات به یه چیز تیزی خورد وایییییی آخ جون دخترم اولین دندونش رو درآورد به پویا گفتم اونم میگفت خاله منم ببینم اما تو دیگه دهنتو باز نکردی و نمیشد دید بعد ناهار خاله و پویا رفتن خونه و من و تو با هم کلی بازی کردیم هروقت حواسم به تلویزیون پرت میشد تو میومدی پیشم یا صدا میکردی که بهت نگاه کنم و بعد ذوق میکردی و میرفتی پی بازی حوزه فعالیتت هم که خیلی گسترده شده دیگه خودت به تنهایی به اقصا نقاط خونه میری و مشغول کنکاش میشی و اگه تو مسیر به تکه کاغذی هم برخورد کنی میل می فرمائید البته هی بهت سرکشی میکردم هر وقت می بینمت کاغذی دستت یهو بهت میگم اه آرشیدا اخه بندازش تو اول کمی جا میخوری بعد با سرعت نور صحنه رو ترک میکنی دیگه کم کم میدونی وسشایل ممنوعه از دید من چی هستند و وقتی بهت میگم بده یا اخه یا بهم میدیش یا میندازیش موقتاً زمین تا گشت من تموم بشه و بتونی دوباره مشغول بشی!!!

عصری تو حیاط بردمت و یکی از پیمانه های مامان جون جون دستت بود تو هی مینداختیش زمین بعد از رو کالسکه بلند میشدی ببینی کجا افتاده بعد میگی اه دوباره بهت میدم همین کارو تکرار کردی نمیدونم چند دفعه تکرار شد وسطاش بهت میگم آرشیدا بده ماما تو هم میدادی دسشتم بعد از تو دستم برمیداشتی مینداختی زمین قربونت برم شکر پنیر ماما ، تازگیها میگی ب بو ، یا هرچی رو بهت میگم مثلا آرشیدا نازی میگی د  د همه چی دد با آهنگهای مختلف ای مامان به قربونت که این همه شیرینی شب هم بعد کلی شیطنت و البته رفتن به دد لا لا کردی شبت بخیر نفسم مواظب دندونای کوچولوت باش.

خداجونم این فرشته من خیلی شیرینه مواظبش باش و مواظب همه قند عسلها.