آرشیدا خانومآرشیدا خانوم، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

آرشیدا قند عسل مامان

43 ماهگی

عشق بی انتهای من ، معدن الماسم ، چشمه جوشان عشقم ، گل همیشه بهارم، مفهوم زندگیم ، همه افتخار مادریم، طعم لذت بخش لحظاتم ، 43 ماهگیمان مبارک !!!!!!!! 43 ماه کودکی تو و 43 مادری من مبارک نازنینم . خدای مهربانم شکرت بخاطر تک تک ساعتها و ثانیه هایی که به من فرصت مادری کردن دادی ،شکرت بخاطر عشق بی انتهایی که در وجودم نهادی تا دوست بدارم حوری بهشتیت را شکرت خدایا شکرتتتتتتت سلامت ،سعادت ،موفقیتش جز در پناه تو میسر نمی گردد پس هیچگاه لطف بی انتهایت را از عشق من دریغ مدار مهربانم. آمیننننن ...
22 خرداد 1393

اردیبهشت نامه

سلام خانوم خوشگله ناز گل من خوبی عزیزم؟ اعتراف میکنم که این سری واقعاً تنبلی کردم و نیومدم بنویسم از شیرین زبونیها و شیطنتت ، و خوب بهتر اسم این پست رو بذارم اردیبهشت نامه چون خدا قبول کنه د یگه کم کم داره میشه یه ماه از آخرین باری که خاطراتت رو ثبت کردم عرضم به حضور انورت که هفته اول اردیبهشت رو مامان خانوم تشریف بردن تهران پیش گل پسرشون و منم بعد از تعطیلی مهد میاوردمت اداره و البته تا جایی که راه داشت دیر تر میومدم دنبالت !! و حالشو میبردی و به محض رسیدن من از صندلی و پشت میز اخراج میشدم چون شما با سیستم کار داشتی و میخواستی کارهاتو انجام کنی!!و من آواره، تا قبل تشریف فرمایی شما باید کارهامو انجام میدادم ، حسابی هم با همه همکارها د...
28 ارديبهشت 1393

42 ماهگیت مبارک

گل زیبای من چنان در دریای مادری خویش غرق گشته ام ، چنان از حضور نازنین تو در کنارم غرق لذت گشته ام ، چنان بر خود میبالم که مادرم !مادر تو ، وجودت چنان مهربان و بی آلایش است ، پاک ، صاف ، ساده و بسیاررررررررررررر خوش قلب که روزگار را با همه خوبیها و بدیهایش فراموش کرده  و به حال خود رها نموده ام تا بگردد هر گونه که میخواهد ، و میدانم ،غمهایش ، دردسرهای خواسته و ناخواسته اش و... هرگز و هرگز مانعی برای مادری کردنم نیست ، برای عشق ورزیدن به تو که عاشقت هستم و روزها و شبهایم در صدای نفسهایت و تبسم چهره زیبایت خلاصه گشته است . چهل و دو ماهگیت مبارک دختر نازنینم و برایت همیشه و همیشه بهترینها را از خدا میخواهم ، سلامتی و سربلندی...
22 ارديبهشت 1393

حضور دلپذير خدا

سلام بانو ، سلام عشقم خوبي نازنينم ؟ با اين روزهايي كه دارن با عجله ميان و ميرن طوري كه انگار ميخوان آدمها رو هرچه زودتر از خاطرات خوب و بدشون جدا كنند انگار ميخوان زود زود بگذرن تا اگه تلخي هست زمان اثرش رو كمرنگ كنه و اگه شيريني هست زمان اثرش رو عميق تر كنه!!!! و تو كه زودتر از دوران شيرين كودكيت فاصله بگيري مستقل تر عمل كني و بشي بانوي خونه من عشقم ، گاهي كه بغلت ميكنم وقتي به چشماي قشنگت كه تو خواب ريباترن نگاه ميكنم به خودم ميگم قدر اين لحظه رو بدون خيلي زودتر از اونچه كه فكر كني اينطور توي بغلت نمياد و روزي برسه كه سخت دل تنگ ميشي دل تنگ در آغوش كشيدنش بوييدنش زل نزدن به چهره معصوم و كودكانه اش كه آرزو ميكنم اين معصومين اين پاكي اين ص...
30 فروردين 1393

41 ماهگي

  به پاكي قلبت سوگند كه بدون طنين صداي دلنشينت نمي توانم زندگي كنم ، عاشقانه دوستت دارم گل زيباي زندگي من عزيزترينم ، بهترينم شروع چهل و يكمين ماهگردت مبارك ، گل من ديدن رشد و بالندگيت ، پيشرفت و بلبل زبانيت مهرباني و محبتت كه دلم ميخواهد خود را غرق آن سازم ، چه افتخاري است براي من كه سعادت مادري را دارم مادر فرشته اي چون تو نازنينم ، همواره تو را به خداي مهربان ميسپارم كه هميشه يار و ياور و پناه تو باشد .   ...
23 فروردين 1393

هورا يه سال نو يه شروع تازه

    سلامممممممممممممممممممممممممممممممممم ، سلامممممممممممممممممممم بر جيگر طلاي خودم ، به دوستاي نازنينم كه آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ دلم تنگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ شده شديداً زيادا !! خوبيد همتون ؟ عيد همتون مبارككككككككككككككككككك عيد خوش گذشت ؟ عيدي توپ گيرتون اومد حالشو ببريد ؟ ما هم خوبيم و از حضور پرمهرتون نيشمون تا بناگوش بازه !!! ميدونم كه ديگه شور هر چي تنبلي و كاهلي و تن پروري بوده رو درآوردم ، خوب ديگه آدمها گاهي از عزيزترين چيزهاشون هم گاهي فاصله ميگيرن و بعد وقتي دوباره ميتان سمتش مي بينن اين دل گنده شون چقدر واسش تنگ شده و شده يه ذره!!! اگه بخوام از همه اتفاقات اين مدت بگم كه...
16 فروردين 1393

چهل ماهگي

سلام بهترينم چهل ماه از آمدن تو به زندگي من گذشت و چه به سرعت چهل ماه با تو خنديدم ، گاهي با گريه هات گريستم ، گاهي ساعتها چهره معصومت رو نگاه كردم ، به صداي نفسهات گوش دادم ، چهل ماه با تو عاشقي رو آموختم ، بارها با دستان كوچك محبتت صو رتم رو قاب كردي و من غرق اين لذت خدايي شدم ، لحظات ناب مادري چه زيبا هستند اين لحظات . عزيزترينم ، دخترم عمرم ، زندگي من چهل ماهگيت مباركككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككككك برات از خدا بهترينها رو آرزو ميكنم ، شادي و سلامتي ، موفقيت و بهروزي ، بالا رفتن از پله هاي ترقي ، در اين روزهاي پاياني سال همه خوبيهاي دنيا را برات آرزو ميكنم زيباي مهربان من.  ...
24 اسفند 1392

خدا خواست دخترم باشی...

تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی و بهترین غزل توی دفترم باشی تو آمدی که بخندی ، خدا به من خندید و استخاره زدم ، گفت مال من باشی خدا کند که ببینم عروس گلهایی  خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی خدا کند که پر از عشق مادرت باشی خدا کند که پر از مهر مادرم باشی تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود تو دست کوچک باران باورم باشی  بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی تو آمدی و خدا خواست از همان اول تمام دلخوشی روز آخرم باشی عشقممم، خانومممم،عزیزممممم،مهربونمممم،نازنینممم 39 ماهگیت مبارک ،تو همه قلب منی همه زندگی من و تمام امید و آرزوهای من ...
23 بهمن 1392